صد و بیست و دو
١- خب امروز هوا خیلی گرمه و من دارم خفه میشم . از قدیم هم گفتند که از کرامات شیخ ما این است ....
٢- روزهای آخر ساله اما تهران به طرز عجیبی شلوغ نیست . هفته قبل هم خلوت بود اما یکی دو هفته قبلیش دیوانه وار بود . حالا چرا خلوت شده خدا عالمه .
٣- شرکتمون کلی آجیل و شیرینی و غیره بهمون داده . این جور وقتها میگن خرمون میکنه . اما خدائیش خر شدن خوبیه . دیگه نه شیرینی باید بخریم نه آجیل. پولش یک طرف دنبال رفتنش یک طرف .
۴- امروز رفتم بانک ساعت ٢۵/٧ دقیقه در بانک رو باز کرد و تقریبا ده تا باجه پشتش کارمند بود و منتظر مشتری . جل الخالق !!! دیگه اینجوریش رو ندیده بودیم .
۵- مثل اینهایی که وبلاگشون خیلی خواننده داره قیافه منو تصور کنین .... خب حالا میخوام بپرسم کسی طب سوزنی خوب حوالی ونک سراغ نداره ؟ خدا یک در دنیا و صد در آخرت عوضتون بده البته نه به صورت سوزن !!!
۶- فصل سوم سریال بیست و چهار رو شروع کردیم و دیشب دو اپیزودش رو دیدیم . بریم ببینیم چی میشه .
٧- امیدوارم تا سال نو بیام اما اگه نیودم سال نو تون مبارک
سال نوي شما هم مبارك[گل]
ما هم اگه ندیدیمت عیدتون و عید خانوادتون مبارک